برگزاری نشست ششم از سلسله نشست های نسبت علم با الهیات و فلسفه1402/7/17 دوشنبهبرگزاری نشست ششم از سلسله نشست های نسبت علم با الهیات و فلسفه نشست ششم از سلسله نشستهای نسبت علم با الهیات و فلسفه با اهتمام قطب تعمیق باور دینی برگزار شد. در این نشست حجج اسلام سبحانی و پارسانیا به گفتگو پرداختند. در ابتدای این نشست دکتر میثم توکلی (دبیر جلسه) اشاره کرد: این سلسله نشستها برای تبیین دیدگاه الهیات و فلسفه اسلامی در موضوعات، مسائل و چالشهای تقابل علم جدید و الهیات برگزار میشود. وی افزود: در این نشست بنا شده است دو موضوع بررسی شود: اول مسئله نگاه خودبسنده به طبیعت (اعم از نگاه مکانیکی و غیر مکانیکی) و دوم اینکه فضای حاکم بر علم، طبیعت گرایی است و پدیدهها به یک امر طبیعی فروکاسته می شوند. حجت الاسلام و المسلمین پارسانیا دبیر قطب بنیادهای نظری و نظام متقن علوم اسلامی و انسانی اظهار کرد: تعریف موجود از علم، یک عقبه ای دارد. شاید یکی از آن نقاط عطف این عقبه که بسیار مهم است کانت است و البته یک مبانی هم دارد که حالا اگر فرصت شود صحبت می کنیم بعد کنت هست . یعنی آنجایی که دیگر تعین پیدا کرده است واصطلاح برایش وضع شده است. کنت بر اساس مبانی کانت علم را تعریف کرده است و در مقابلِ یک سری مفاهیمی مثل تئولوژی و الهیات و فلسفه قرار داده است؛ البته این ساینس در خلأ نیست بلکه متأثر از مسائل دیگری است که برخیهایش معرفتی است و برخیهایش غیر معرفتی و انگیزشی است. وی در ادامه گفت: برای اینکه دین یک مواجههی جدی با علوم خاص داشته باشد، اگر قرار باشد در چارچوبهای آنها حرف بزند از قبل میدان را از دست داده است و تا اصول بنیادین خودش را منقح نکند و روی آنها قرار نگیرد نمیتواند حرف خودش را بزند . حرف خودش را وقتی واقعا میتواند بزند که نشان بدهد این چارچوبهی تئوریکی که آمده است روی اصولی نشسته است که آن اصول اصول من نیست. این تعریفی که از علم آمده است به لحاظ منطقی امکان زیست دینی در آن ممکن نیست اگر دیگر فرصتی باشد بعد بیان میکنم . این سوال قابل طرح است که آیا مفهوم علم در قرآن مفهوم علم در روایات مفهوم علم در تاریخ ما به همین معنای ساینس بوده است!؟ این در حالی است که ما یک ظرفیت تاریخی عظیمی داریم که کاملا برای ما قابل استفاده است؛ یک ظرفیت بسیار پر تحرک و پر نشاط اما به دلیل این که وارد میدان بازی جدید شده ایم حتی امکان دیدن این ظرفیت از دست ما در رفته است. در ادامه نشست حجت الاسلام و المسلمین سبحانی دبیر قطب تعمیق ایمان دینی اشاره کرد: مباحث رابطهی علم و دین میتواند در ساحتها و عرصههای مختلفی مطرح شود، اما موضوع این نشست مباحث مربوط به الحاد علمی یا الحاد مدرن است . قرار است این نوع سوالات را پاسخ دهیم و طبیعتا نوع نگاه در اینجا با سایر وجوهی که ما در بحث علم و دین داریم متفاوت است. وی افزود: ما دو رویکرد مختلف در همین دو سدهی گذشته در این حوزه داشتیم که هر چه هم زمان گذشته است درست که هر دو حوزه در حال تطور نظرورزی و صورت بندیهای جدید بوده است اما نتوانستیم یک نقطهی وصل و ارتباط میان این دو پیدا کنیم. یک رویکرد علم گرا با همهی سطوحش به دنبال این است که همانطور که فرمودند در زمین بازی علم جدید با مبانی و منطق دانش تجربی همه چیز را تفسیر کند، و فراتر از آن را بیرون بگذارد. این رویکرد به صورت مستقیم و صریح یا غیر مستقیم به ما القا میکند که دنبال حقیقتی فراتر از این نرویم یا اگر حقیقتی هست حقیقت دست یافتنی نیست یا اگر دست یافتنی هست قابلیت تفاهم و گفت و گو بر سر او وجود ندارد. این یک رویکرد بوده است که از بین اندیشه های الحادی و سکولار تا بین روشنفکران دینی و مذهبی وجود داشته است. اما یک صورت دومی در دوقرن گذشته در مواجه با علم داشتیم که با نفی صورت بندی اول و با انکار آن زمین بازی سعی میکند یک زمین جدیدی را در حوزهی علم شناسی طراحی کند. بی آنکه بخواهم به این صورت بندیها ورود و نقد کنم، اشکال بنده این است که مبتنی بر این دو نگاه اصلا امکان تعامل و و گفتگو میان دو عرصه بسته می شود. حجت الاسلام پارسانیا در ادامه افزود: درفضای امروز که هژمونی علم و تمدن غربی همه جا را فرا گرفته است باید از همین جا شروع کنیم و این درست است اما یادمان باشد که ما یک عقبهای داریم و فضای جدید همه مفاهیم کلیدی را با خود برده است. ما یک ظرفیت تاریخی عظیم داریم و باید از آن ظرفیت استفاده کنیم و حال بحث استراتژیها بحث دیگری است. حجت الاسلام سبحانی نیز در ادامه به تبیین استراتژیهای مواجهه با علم مدرن پرداخت و چند نکته را بیان کرد: نخست اینکه باید دانش جدید را به رسمیت بشناسیم و امتداد آن را تحت عنوان دانشهای کاربردی دنبال کنیم؛ دوم اینکه دانش جدید را در شکل سکولار آن باید نقادی و مباحث فلسفی و الهیاتی حاکم بر آن را از مباحث علمی جدا کنیم؛ سوم اینکه الهیات علم در دوره کنونی می تواند به عنوان یک راهبرد برای دستیابی به علوم کاربردی مطلوب تعقیب شود و البته الهیات علم مستلزم بازبینی برخی مباحث الهیاتی سنتی ما است؛ و نکته چهارم اینکه باید بتوانیم الزامات دانشی خود را تبیین کنیم و نشان دهیم.